گیاهشناسی جوانه، گیاه نشاشده، نهال، جوانهی کوچک درخت
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی گیاهشناسی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The seedling grew taller each day.
نهال هر روز بلندتر میشد.
We carefully watered and nurtured the delicate seedling in its pot.
جوانهی ظریف را در گلدانش با دقت آبیاری و پرورش دادیم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «seedling» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/seedling