آخرین به‌روزرسانی:

Fern

fɜːrn fɜːn

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

گیاه‌شناسی سرخس، بسفایج

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی گیاه‌شناسی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The fern in the garden is flourishing with its lush green fronds.

سرخس در باغ با شاخه‌های سرسبزش شکوفا شده است.

The ferns in the garden create a serene and tranquil atmosphere.

سرخس‌ها در باغ فضایی آرام و دلپذیر ایجاد می‌کنند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fern

  1. noun
    Synonyms:
    greenery bracken brake pteridophyte polypody maidenhair lacy plant equisetum filicales calamites selaginellaceae sigillaria

ارجاع به لغت fern

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fern» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fern

لغات نزدیک fern

پیشنهاد بهبود معانی