فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Drown Out

معنی و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb C2

به گوش نرسیدن صدا به‌دلیل وجود صدای بلندتر از آن، (صدا) خفه‌کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

Don't let the noise of others' opinions drown out your own inner voice, heart and intuition.

نگذارید سروصدای عقاید دیگران، صدای درونی، قلب و شهود شما را خفه کند.

I immediately turned up the TV in an attempt to drown out my brother's tuba practice.

بلافاصله تلویزیون را روشن کردم تا صدای تمرین ساز توبای برادرم به گوشم نرسد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد drown out

  1. verb silence
    Synonyms:
    hush muffle

ارجاع به لغت drown out

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «drown out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/drown-out

لغات نزدیک drown out

پیشنهاد بهبود معانی