آخرین به‌روزرسانی:

Call Out

ˈkɑːlaʊt ˈkɔːlaʊt

معنی‌ها

phrasal verb

به کار کشیدن، به عمل دعوت کردن

phrasal verb

تصریح کردن، معین کردن، تعیین کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
phrasal verb

به اعتصاب خواندن

phrasal verb

متهم کردن، علیه کسی اظهاری کردن، مطالبه کردن

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد call out

  1. phrasal verb specify
  1. phrasal verb order into service; to summon into service
  1. phrasal verb challenge; denounce; charge

ارجاع به لغت call out

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «call out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/call-out

لغات نزدیک call out

پیشنهاد بهبود معانی