با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Grow Out Of

ɡroʊ aʊt ʌv ɡrəʊ aʊt ɒv
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

idiom phrasal verb
تنگ شدن، کوچک شدن (لباس) (با افزایش سن)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- He quickly grew out of his clothes.
- لباس‌هایش به‌سرعت برای او تنگ شد.
- I couldn't believe that grow out of his clothes.
- باورم نمی‌شد که لباس‌هایش کوچک شده است.
idiom phrasal verb
ترک کردن، کنار گذاشتن (عادت و غیره) (با افزایش سن)
- It's time for you to grow out of your childish behavior.
- وقت آن است که رفتار کودکانه‌ی خود را کنار بگذارید.
- She eventually grew out of her habit of biting her nails.
- او در نهایت عادتش به جویدن ناخن‌هایش را ترک کرد.
idiom phrasal verb
نشئت گرفتن، آغاز شدن، شکل گرفتن (ایده)
- Their friendship grew out of a shared love for music and art.
- دوستی آن‌ها از عشق مشترک به موسیقی و هنر نشئت گرفت.
- Great opportunities can grow out of challenging situations.
- فرصت‌های بزرگ می‌توانند از موقعیت‌های چالش‌برانگیز آغاز شوند.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت grow out of

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «grow out of» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/grow-out-of

لغات نزدیک grow out of

پیشنهاد بهبود معانی