فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Lash Out

læʃ aʊt lɑːʃ aʊt

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb

از کوره دررفتن، (به کسی) توپیدن، پریدن، پرخاش کردن، قاطی کردن، عصبانی شدن

The frustrated employee lashed out at his boss.

کارمند سرخورده به رئیسش پرخاش کرد.

The politician lashed out at his opponent during the debate.

سیاستمدار در مناظره به رقیبش پرید.

phrasal verb

پول هدر دادن، پول حرام کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت lash out

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lash out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/lash-out

لغات نزدیک lash out

پیشنهاد بهبود معانی