هشیار بودن، مواظب بودن، مراقب بودن، حواسجمع بودن، پاییدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
When you cross the street, you need to watch out for cars coming from both directions.
وقتی از خیابان رد میشوی، باید حواست به ماشینهایی که از دو طرف میآیند، باشد.
Watch out for that step.
آن پله را بپا.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «watch out» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/watch-out