فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Indoors

ˌɪnˈdɔːrz ˌɪnˈdɔːz

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb B1

در خانه، توی خانه، در زیر سقف

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

Go indoors!

به داخل ساختمان برو! داخل شو!

I worked indoors all day.

تمام روز را در خانه (ساختمان) کار کردم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد indoors

  1. adverb inside
    Synonyms:
    in a building in a house

ارجاع به لغت indoors

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «indoors» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/indoors

لغات نزدیک indoors

پیشنهاد بهبود معانی