با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Edge Out

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • phrasal verb
    چیرگی و پیروزی بر چیزی/کسی با اختلاف اندک و به‌زور
    • - He was edged out by the other candidate.
    • - کاندیدای دیگر به‌سختی بر او پیروز شد.
    • - She is a brilliant gymnast, but her rival edged her out.
    • - او ژیمناستی فوق‌العاده است، اما رقیبش بر او را پیروز شد.
  • phrasal verb
    (معمولاً بدون رضایت از موقعیت شغلی و مکانی) کنار گذاشته شدن
    • - They claimed in a lawsuit that he tried to gain control of the family business, edging them out.
    • - آنها در دادخواستی ادعا کردند که او تلاش کرده است کنترل کسب‌وکار خانوادگی را به‌دست بگیرد و آن‌ها را کنار بگذارد.
    • - Managers in their sixties are being edged out by younger replacements.
    • - مدیرانی که در دهه‌ی ششم عمر خود هستند، به‌دست جوان‌ترها کنار گذاشته می‌شود و جایگزین آنان می‌شوند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد edge out

  1. verb defeat narrowly
    Synonyms: nose out, slip by, squeeze by

ارجاع به لغت edge out

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «edge out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/edge-out

لغات نزدیک edge out

پیشنهاد بهبود معانی