اخراج، بیبهرهسازی، محرومسازی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the ouster of the oil company
خلع ید از شرکت نفت
The manager's ouster surprised us.
اخراج آن مدیر ما را متعجب کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ouster» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ouster