آخرین به‌روزرسانی:

Top Out

معنی و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb

رسیدن (به بالاترین سطح یا قیمت یا مقدار ممکن)، به حد غایی رسیدن، به حد نهایی رسیدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

The temperature is expected to top out at 90 degrees today.

انتظار می‌رود امروز دمای هوا به 90 درجه برسد.

I've been working hard to top out my savings account before my vacation next month.

سخت کار کرده‌ام که قبل از تعطیلات ماه آینده‌ام حساب پس‌اندازم را به بالاترین حد ممکن برسانم.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت top out

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «top out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/top-out

لغات نزدیک top out

پیشنهاد بهبود معانی