با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Live Out

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

phrasal verb
بقیه‌ی عمر خود را در جای دیگری سپری کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
phrasal verb
تحقق بخشیدن به خواسته و آرزو
phrasal verb
دور از محل کار خود زندگی کردن
phrasal verb
خارج از شهر زندگی کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد live out

  1. phrasal verb Not reside on the premises of one's employer
  2. phrasal verb Live some distance away or outside of a town/city
  3. phrasal verb Fulfil or act out a dream or fantasy or aspiration
  4. phrasal verb Pass time or to pass the remainder of one's life

ارجاع به لغت live out

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «live out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/live-out

لغات نزدیک live out

پیشنهاد بهبود معانی