آخرین به‌روزرسانی:

Live Out

معنی‌ها

phrasal verb

بقیه‌ی عمر خود را در جای دیگری سپری کردن

phrasal verb

تحقق بخشیدن به خواسته و آرزو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
phrasal verb

دور از محل کار خود زندگی کردن

phrasal verb

خارج از شهر زندگی کردن

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد live out

  1. phrasal verb not reside on the premises of one's employer
  1. phrasal verb live some distance away or outside of a town/city
  1. phrasal verb fulfil or act out a dream or fantasy or aspiration
  1. phrasal verb pass time or to pass the remainder of one's life

ارجاع به لغت live out

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «live out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/live-out

لغات نزدیک live out

پیشنهاد بهبود معانی