گذشتهی ساده:
spoke outشکل سوم:
spoken out(آزادانه، بیپروا، صادقانه، بهصورت علنی و در ملأعام) نظر خود را اعلام کردن، عقاید خود را ابراز کردن، اعتراض یا مخالفت خود را اظهار کردن
He spoke out against the school’s policies.
او مخالفت خود نسبت به سیاستهای مدرسه را بهصورت علنی ابراز کرد.
She decided to speak out about her experiences.
او تصمیم گرفت که تجربیاتش را بهصورت عمومی به اشتراک بگذارد.
Students are encouraged to speak out in class discussions.
دانشآموزان تشویق میشوند که در بحثهای کلاسی بهصورت آزادانه صحبت کنند.
با صدای رسا صحبت کردن، بلند حرف زدن، با صدای بلند صحبت کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Dear students, speak out, please.
دانشآموزان عزیز، لطفاً با صدای بلند صحبت کنید.
In order for the audience to hear his voice clearly, he tried to speak out.
برای اینکه حضار صدای او را بهوضوح بشنوند سعی کرد با صدای رسا صحبت کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «speak out» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/speak-out