بهطور ناگهانی، یکهویی، بیمقدمه، بدون پیشبینی، غیرمنتظره، غیرمترقبه، برخلاف انتظار
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She called me out of the blue after years of silence.
پساز سالها سکوت، او بهطور ناگهانی به من زنگ زد.
The rain started pouring out of the blue, catching everyone off guard.
باران برخلاف انتظار باریدن گرفت و همه را غافلگیر کرد.
The news about his promotion came out of the blue, catching everyone by surprise.
خبر ترفیع او بهطور غیرمنتظرهای منتشر شد و همه را شگفتزده کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «out of the blue» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/out-of-the-blue