صفت تفضیلی:
more unanticipatedصفت عالی:
most unanticipatedغیرمنتظره، پیشبینینشده، ناگهانی، دورازانتظار
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The unanticipated delay in the project caused frustration among the team members.
تأخیر پیشبینینشده در پروژه باعث استیصال اعضای گروه شد.
The company faced unanticipated challenges during the economic downturn.
شرکت در طول رکود اقتصادی با چالشهای غیرمنتظرهای مواجه شد.
The unanticipated success of the new product exceeded all expectations.
موفقیت دورازانتظار محصول جدید فراتر از همهی انتظارات بود.
the unanticipated delay in the flight
تأخیر غیرمنتظره در پرواز
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «unanticipated» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unanticipated