Unapologetic

ˌʌnəpɑːləˈdʒet̬ɪk ˌʌnəpɒləˈdʒetɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
حق‌به‌جانب، غیرعذرخواه، غیرشرمسار، غیرپشیمان، بدون عذرخواهی، بی‌اعتذار، تهاجمی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- The speaker was unapologetic about her controversial opinions.
- سخنران نسبت به نظرات جنجالی‌اش غیرعذرخواه بود.
- Her unapologetic attitude towards her actions shocked her coworkers.
- نگرش حق‌به‌جانب او نسبت به اعمالش، همکارانش را شوکه کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unapologetic

  1. adjective unwilling to make or express an apology for actions, particularly when those actions may have caused problems or unhappiness for others
    Antonyms:
    apologetic

ارجاع به لغت unapologetic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unapologetic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unapologetic

لغات نزدیک unapologetic

پیشنهاد بهبود معانی