حقبهجانب، غیرعذرخواه، غیرشرمسار، غیرپشیمان، بدون عذرخواهی، بیاعتذار، تهاجمی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The speaker was unapologetic about her controversial opinions.
سخنران نسبت به نظرات جنجالیاش غیرعذرخواه بود.
Her unapologetic attitude towards her actions shocked her coworkers.
نگرش حقبهجانب او نسبت به اعمالش، همکارانش را شوکه کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «unapologetic» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unapologetic