پیشبینینشده، غیرمنتظره، غیرمترقبه، دور از انتظار
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ۵۰۴ واژهی ضروری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They encountered unforeseen obstacles on their journey.
آنها در سفر با موانع پیشبینینشدهای روبرو شدند.
The storm caused unforeseen damage to the buildings.
طوفان خسارتهای غیرمنتظرهای را به ساختمانها وارد کرد.
Her unforeseen departure surprised everyone in the office.
خروج دور از انتظار او همه را در دفتر متعجب کرد.
اگر اتفاقات غیرمترقبه پیش نیاید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «unforeseen» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unforeseen