فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Out Of Character

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • idiom
    ناسازگار با الگوی رفتاری معمول، به‌دور از شخصیت، ناسازگار با خلق‌وخو
    • - His decision to quit his job was out of character.
    • - تصمیم او برای ترک شغلش ناسازگار با الگوی رفتاری معمول او بود.
    • - She's usually a calm person, but her behavior at the party was out of character.
    • - او معمولاً آدم آرامی است اما رفتارش در مهمانی به‌دور از شخصیت [او] بود.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت out of character

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «out of character» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/out-of-character

لغات نزدیک out of character

پیشنهاد بهبود معانی