آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۱ مهر ۱۴۰۴

    Out Of Breath

    معنی out of breath | جمله با out of breath

    collocation

    از نفس افتادن، نفس نفس زدن

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی فوق متوسط

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    After running a marathon, I was completely out of breath

    بعد از دو ماراتن، کاملاً از نفس افتادم.

    Climbing up the steep hill left me out of breath.

    بالا رفتن از تپه‌ی شیب‌دار باعث شد نفس نفس بزنم.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد out of breath

    1. adverb gasping for breath
      Synonyms:
      short of breath breathless panting winded short-winded dyspneic

    سوال‌های رایج out of breath

    معنی be out of breath به فارسی چی می‌شه؟

    عبارت be out of breath در زبان فارسی به «نفس‌نفس زدن» یا «از نفس افتادن» ترجمه می‌شود.

    این اصطلاح برای توصیف حالتی به کار می‌رود که فرد پس از فعالیت بدنی، دویدن، بالا رفتن از پله یا انجام تمرینات شدید، احساس کند نفسش کوتاه شده و قادر به تنفس عمیق و منظم نیست. این حالت معمولاً موقتی است و با استراحت کوتاه یا کاهش شدت فعالیت برطرف می‌شود.

    یکی از ویژگی‌های be out of breath این است که نشانه‌ای از تلاش فیزیکی شدید یا نیاز بدن به اکسیژن بیشتر است. هنگام فعالیت بدنی، عضلات به انرژی و اکسیژن بیشتری نیاز دارند و تنفس سریع‌تر و کوتاه‌تر می‌شود تا این نیاز تأمین شود. بنابراین، این عبارت می‌تواند به عنوان شاخصی برای شدت فعالیت و میزان انرژی مصرف شده نیز در نظر گرفته شود.

    از نظر فیزیولوژی، نفس‌نفس زدن یک واکنش طبیعی بدن به فعالیت شدید است. قلب و ریه‌ها تلاش می‌کنند اکسیژن کافی به خون و عضلات برسانند و دی‌اکسیدکربن اضافی را دفع کنند. حالت out of breath معمولاً پس از توقف فعالیت یا کاهش شدت آن، به سرعت به حالت طبیعی باز می‌گردد. با تمرین منظم، ظرفیت تنفسی و استقامت فرد افزایش یافته و میزان بروز این حالت کاهش می‌یابد.

    در مکالمات روزمره، عبارت be out of breath علاوه بر کاربرد فیزیکی، می‌تواند به صورت استعاری نیز استفاده شود. به عنوان مثال، وقتی کسی می‌گوید که «I’m out of breath» در مواجهه با حجم زیاد کارها یا فشار زمانی، منظور این است که احساس خستگی شدید یا فشار روانی می‌کند و نیاز به توقف یا استراحت دارد. این کاربرد استعاری نشان‌دهنده‌ی انتقال حس فشار و تلاش زیاد به شنونده است.

    be out of breath مفهومی ساده ولی کاربردی است که در توصیف حالت‌های فیزیکی و حتی ذهنی فرد نقش دارد. درک این اصطلاح و توانایی تشخیص آن در خود و دیگران می‌تواند به مدیریت بهتر فعالیت‌های بدنی، تنظیم شدت ورزش و کنترل استرس کمک کند و به حفظ سلامت جسم و روان یاری رساند.

    ارجاع به لغت out of breath

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «out of breath» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/be-out-of-breath

    لغات نزدیک out of breath

    • - out of all reason
    • - out of bounds
    • - out of breath
    • - out of character
    • - out of condition
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    paddle tennis sphygmomanometer motor home newsletter invoice wetsuit three sheets to the wind job hunting apply alumna antibody food poisoning for example for real for sure جهت‌دهی آنفلوانزا ماهی هامور سپور ماهی کفشک ماهی باراکودا ماهی آمبرجک ماهی سرخ‌طبل ماهی لوتی قفس ابطال باطله باطل کردن بطالت واجد شرایط
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.