حق کسی را خوردن، سر کسی کلاه گذاشتن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I've been done out of what was rightfully mine!
چیزی را که حقم بود، با کلاهبرداری از من گرفتند.
Con men did him out of over $10,000 of his hard-earned money.
کلاهبردارها سرش کلاه گذاشتند و 10 هزار دلار پولی را که به زحمت به دست آورده بود، از او گرفتند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «do out of» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/do-out-of