ازبین رفته، تمام شده، مرده، درگذشته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The defunct was rich.
شخص متوفی پولدار بود.
That company is defunct.
آن شرکت منحل شده است.
His theories are now completely defunct.
نظریههای او اکنون کاملاً منسوخ شده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «defunct» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/defunct