آیکن بنر

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! همه‌شون در فست‌دیکشنری مرتب شدن

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! گرامر زمان‌ها در Fastdic

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Kaput

kəˈpʊt kəˈpʊt

معنی kaput | جمله با kaput

noun

کاملاً شکست‌خورده، منکوب، ازکارافتاده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The radio is kaput.

رادیو خراب است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد kaput

  1. adjective ruined, wrecked
    Synonyms:
    destroyed finished wrecked wiped out washed up dead sunk done for totaled out of business down the drain down the tubes down and out had it cooked burned out floored nonfunctioning all washed up out of circulation on the skids belly-up down for the count

ارجاع به لغت kaput

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «kaput» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/kaput

لغات نزدیک kaput

پیشنهاد بهبود معانی