آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Done For

ˈdʌn ˌfɔr ˈdʌn ˌfɔr

معنی done for | جمله با done for

adjective

کار کسی تمام بودن، فاتحه را خواندن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

We all thought we were done for when the boat started to sink.

وقتی قایق شروع به غرق شدن کرد همه‌ی ما فکر کردیم کارمان تمام است.

climbers knew that they were done for

کوهنوردان می‌دانستند فاتحه‌شان خوانده است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد done for

  1. adjective ruined or defeated
    Synonyms:
    defeated ruined destroyed beaten lost finished exhausted tired broken done in wrecked vanquished conquered sunk washed-up dead through kaput doomed shot undone foiled dashed cooked had it ausgespielt packed-up eighty-sixed dying

ارجاع به لغت done for

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «done for» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/done-for

لغات نزدیک done for

پیشنهاد بهبود معانی