Unmannerly

ʌnˈmænəli ʌnˈmænəli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

adjective adverb
گستاخ، بدرفتار، بی‌ادب، ناتو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
adjective adverb
گستاخانه، بی‌ادبانه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unmannerly

  1. adjective Lacking good manners
    Synonyms: rude, discourteous, ill-mannered, uncouth, impolite, uncivil, ungracious, disrespectful, ill-bred, boorish, coarse, crude, bad-mannered, unpolished, unmannered

ارجاع به لغت unmannerly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unmannerly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unmannerly

لغات نزدیک unmannerly

پیشنهاد بهبود معانی