امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Ill-bred

    ɪlˈbred ɪlˈbred
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    adjective
    بی‌تربیت، بد بالا آمده، بی‌ادب، غیر‌متمدن، بد ‌تربیت‌شده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد ill-bred

    1. adjective Lacking in delicacy or refinement
      Synonyms:
      rude barbarian barbaric boorish churlish coarse crass crude gross indelicate philistine rough bounderish tasteless uncivilized uncouth lowbred uncultivated uncultured unpolished unrefined vulgar underbred yokelish
    1. adjective Lacking good manners
      Synonyms:
      discourteous impolite rude uncivil disrespectful ill-mannered boorish churlish crude ungracious unmannerly unpolished uncultured vulgar

    ارجاع به لغت ill-bred

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «ill-bred» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ill-bred

    لغات نزدیک ill-bred

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return