امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Underbred

ˌʌndəˈbred ˌʌndəˈbred
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
از نژاد غیراصیل، غیراصل‌زاده، بی‌تربیت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد underbred

  1. adjective (of persons) lacking in refinement or grace
    Synonyms: ill-bred, bounderish, lowbred, rude, yokelish

ارجاع به لغت underbred

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «underbred» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/underbred

لغات نزدیک underbred

پیشنهاد بهبود معانی