فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک

    Offensive Player

    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      offensive players

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    collocation noun countable
    مهاجم، (بازیکن) تهاجمی، هجومی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - The Iranian offensive player scored the winning goal.
    - مهاجم ایرانی گل پیروزی را به ثمر رساند.
    - She was recognized as the most valuable offensive player of the tournament.
    - او به‌عنوان باارزش‌ترین بازیکن تهاجمی مسابقات شناخته شد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد offensive player

    1. noun a player whose primary role is to score points, goals, or achieve offensive objectives for their team

    ارجاع به لغت offensive player

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «offensive player» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/offensive-player

    لغات نزدیک offensive player

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه