با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Down The Line

    daʊn ðə laɪn daʊn ðə laɪn
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    همچنین در معنای اول می‌توان از down the road به‌ جای down the line استفاده کرد.

    شکل نوشتاری این لغت در حالت صفت (adjective): down-the-line

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    idiom
    در آینده، بعداً

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - Education is an investment in your future prospects down the line.
    - آموزش، سرمایه‌گذاری در آینده‌ی شماست.
    - Down the line, we might consider expanding our team.
    - بعداً ممکن است به گسترش تیم خود فکر کنیم.
    adjective
    کامل، تمام، تام
    - The down-the-line analysis of the report revealed a lack of evidence supporting the claims.
    - تجزیه‌وتحلیل کامل گزارش، فقدان شواهدی را نشان داد که این ادعاها را تأیید می‌کند.
    - The down-the-line approach ensured that every detail was covered.
    - رویکرد کامل تضمین می‌کرد که تمام جزئیات پوشش داده شده است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت down the line

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «down the line» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/down-the-line-2

    لغات نزدیک down the line

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی