فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Hit-and-run

ˌhɪtnˈrʌn ˌhɪtnˈrʌn

معنی‌ها و نمونه‌جمله

adjective

(رانندگی) وابسته به فرار از محل حادثه (تصادف کردن و در رفتن)، بزن و در رو

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

A hit-and-run driver.

راننده‌ای که از محل تصادف فرار کرده است.

adjective

(بیسبال) دویدن بازیکن هنگام پرتاب گوی (نه بعد از اصابت چوگان به آن)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hit-and-run

  1. adjective capable of doing great damage
    Synonyms:
    leaving illegally fugitive illegally departed leaving without offering assistance
  1. adjective designed for or consisting of a brief attack followed by a quick escape
    Synonyms:
    tip-and-run

ارجاع به لغت hit-and-run

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hit-and-run» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hit-and-run

لغات نزدیک hit-and-run

پیشنهاد بهبود معانی