با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Hit-or-miss

آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت: hit-and-miss

شکل‌های نوشتاری این لغت در حالت قید (adverb): hit or miss و hit and miss

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    اتفاقی، شانسی، الله‌بختی، تصادفی
    • - hit-or-miss attempts
    • - تلاش‌های شانسی
    • - the hit-and-miss approach
    • - رویکرد الله‌بختی
  • adverb
    به‌طور بی‌حساب‌وکتاب، الله‌بختکی، قضاقورتکی
    • - She tried to fix the problem hit or miss.
    • - سعی کرد مشکل را به‌طور بی‌حساب‌وکتاب حل کند.
    • - I was learning Spanish hit and miss.
    • - داشتم اسپانیایی رو قضاقورتکی یاد می‌گرفتم.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد hit-or-miss

  1. adjective random
    Synonyms: accidental, aimless, arbitrary, casual, chance, contingent, fluky, fortuitous, haphazard, incidental, irregular, slipshod, trial-and error, unplanned, unpremeditated

ارجاع به لغت hit-or-miss

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hit-or-miss» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hit-or-miss

لغات نزدیک hit-or-miss

پیشنهاد بهبود معانی