آخرین به‌روزرسانی:

Burglar

ˈbɜːrɡlər ˈbɜːɡlə

شکل جمع:

burglars

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B2

حقوق دزد، سارق

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی حقوق

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The burglar fled the scene before the police arrived.

سارق قبل‌از رسیدن پلیس از محل متواری شد.

The burglar was caught red-handed with stolen goods in his bag.

دزد با وسایل سرقتی در کیفش دستگیر شد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The burglar got into the house through the bedroom window

سارق از پنجره‌ی اتاق‌خواب وارد خانه شد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد burglar

  1. noun person who steals
    Synonyms:
    thief robber crook sneakthief pilferer prowler housebreaker filcher cat burglar safecracker picklock porch-climber owl midnighter

ارجاع به لغت burglar

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «burglar» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/burglar

لغات نزدیک burglar

پیشنهاد بهبود معانی