فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Educe

ɪˈdjuːs ɪˈdjuːs

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive

چیزی را دقیق درک و فهم کردن، گرفتن، استخراج کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

From the reader he only educes pity.

او از خواننده فقط جلب‌ترحم می کند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد educe

  1. verb bring out, elicit
    Synonyms:
    draw get develop derive deduce evoke elicit extract infer draw out obtain secure evolve conclude reason procure come out pull milk wring drag extort evince distill think out wrest excogitate

ارجاع به لغت educe

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «educe» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/educe

لغات نزدیک educe

پیشنهاد بهبود معانی