Restatement

riˈsteɪtmənt ˌriːˈsteɪtmənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
بیان مجدد، بازگویی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد restatement

  1. noun The act or process of repeating
    Synonyms: repetition, iteration, reiteration
  2. noun A restating of something in other, especially simpler, words
    Synonyms: paraphrase, rendering, translation, version

ارجاع به لغت restatement

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «restatement» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/restatement

لغات نزدیک restatement

پیشنهاد بهبود معانی