فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Opt
ɑːpt
ɒpt
گذشته‌ی ساده:
optedشکل سوم:
optedسوم‌شخص مفرد:
optsوجه وصفی حال:
optingمعنی و نمونه‌جمله‌ها
adverb
C1
برگزیدن، انتخاب کردن
لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ۵۰۴ واژه‌ی ضروری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Fewer students are opting for math classes.
شمار کمتری از دانشجویان کلاس‌های ریاضی را برمی‌گزینند.
She opted to go to Europe.
او رفتن به اروپا را ترجیح داد.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
He had the right to buy the house but he opted out.
او حق خرید خانه را داشت؛ ولی از حق خود گذشت (از حق و غیره).
مترادف و متضاد opt
-
verb chooseSynonyms:select pick prefer decide go for elect take exercise choice make a selection single out mark cull
Phrasal verbs
ترجیح ندادن، از انجام کاری صرف‌نظر کردن
لغات هم‌خانواده opt
-
nounoption
-
adjectiveoptional
-
verb - transitiveopt, co-opt
-
adverboptionally
ارجاع به لغت opt
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «opt» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/opt
لغات نزدیک opt
- - opsonin
- - opsonize
- - opt
- - opt out (of)
- - optative