آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Connote

kəˈnoʊt kəˈnəʊt

گذشته‌ی ساده:

connoted

شکل سوم:

connoted

سوم‌شخص مفرد:

connotes

وجه وصفی حال:

connoting

معنی connote | جمله با connote

verb - transitive

دلالت ضمنی کردن بر، اشاره ضمنی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

In addition to its denotation, the word "mother" also connotes "origin" and "nurturer."

واژه‌ی مادر، علاوه‌بر معنی اصلی خود دارای هم‌باره‌های (معانی ضمنی) «سرمنشأ» و «پرورنده» نیز است.

Guilt usually connotes suffering.

گناه معمولاً مستلزم رنج و محنت است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

"Mono" connotes both "one" and "single."

«mono»هم به معنی «یک» است و هم به معنی «تک».

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد connote

سوال‌های رایج connote

گذشته‌ی ساده connote چی میشه؟

گذشته‌ی ساده connote در زبان انگلیسی connoted است.

شکل سوم connote چی میشه؟

شکل سوم connote در زبان انگلیسی connoted است.

وجه وصفی حال connote چی میشه؟

وجه وصفی حال connote در زبان انگلیسی connoting است.

سوم‌شخص مفرد connote چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد connote در زبان انگلیسی connotes است.

ارجاع به لغت connote

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «connote» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/connote

لغات نزدیک connote

پیشنهاد بهبود معانی