فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Homage

ˈhɑːmɪdʒ ˈhɒmɪdʒ

شکل جمع:

homages

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive adverb

اعلام رسمی بیعت از طرف متحد یا متفقی نسبت به پادشاه، تجلیل، بیعت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

They paid homage to the fallen soldiers.

آنان نسبت به سربازان شهید ادای احترام کردند.

We went there to do homage to the genius of Hafez.

برای بزرگداشت نبوغ حافظ به آنجا رفتیم.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

to pay homage to a hero

از یک قهرمان تجلیل کردن

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد homage

  1. noun devotion, admiration
    Synonyms:
    loyalty faithfulness fidelity allegiance respect adoration admiration reverence honor worship esteem duty service awe praise deference obeisance fealty tribute genuflection kneeling adulation
    Antonyms:
    disrespect disloyalty dishonor faithlessness treachery scorn

ارجاع به لغت homage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «homage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/homage

لغات نزدیک homage

پیشنهاد بهبود معانی