به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Depositor

dɪˈpɑːzɪtər dɪˈpɒzɪtə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • noun
    کسی که پول در بانک می‌گذارد
    • - Depositors had formed a line in front of the window.
    • - افرادی که پول به حساب گذاشته بودند، جلو گیشه صف کشیده بودند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد depositor

  1. noun
    Synonyms: patron, creditor, contributor, donor, payee, investor, account, bank customer
    Antonyms: treasurer, receiver, bursar

ارجاع به لغت depositor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «depositor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/depositor

لغات نزدیک depositor

پیشنهاد بهبود معانی