فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Depositary

dɪˈpɒzɪteri dɪˈpɒzətri-ˈpɑːzəteri
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    امانت‌دار، سپرده، نگه‌دار، ضامن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد depositary

  1. noun A facility where things can be deposited for storage or safekeeping
    Synonyms: depository, deposit, repository

ارجاع به لغت depositary

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «depositary» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/depositary

لغات نزدیک depositary

پیشنهاد بهبود معانی