آخرین به‌روزرسانی:

Donor

ˈdoʊnər ˈdəʊnə

شکل جمع:

donors

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable C2

بخشنده، اعطا‌کننده، خیّر، اهداکننده، واهب، هبه‌کننده، دهنده

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

An anonymous donor gave Buena Vista College 18 million dollars.

خیّر ناشناسی هجده میلیون دلار به کالج بوئنا ویستا داد.

We are in need of a blood donor for the emergency surgery.

ما به یک اهداکننده‌ی خون برای جراحی اورژانسی نیاز داریم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد donor

  1. noun giver of gift
    Synonyms:
    giver benefactor patron contributor donator philanthropist backer angel savior Santa Claus altruist presenter bestower conferrer subscriber grantor almsgiver heavy hitter benefactress

سوال‌های رایج donor

شکل جمع donor چی میشه؟

شکل جمع donor در زبان انگلیسی donors است.

ارجاع به لغت donor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «donor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/donor

لغات نزدیک donor

پیشنهاد بهبود معانی