با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Facts

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun plural A2
    حقایق، واقعیات، داده‌های اطلاعاتی
    • - No decision will be made until we know all the facts.
    • - پیش از دانستن تمام حقایق تصمیمی نخواهیم گرفت.
    • - I don't know all the facts about the case.
    • - من تمام حقایق را درمورد این پرونده نمی‌دانم.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد facts

  1. noun inside information
    Synonyms: bottom line, brass tacks, certainty, clue, cue, data, details, dope, gospel, info, inside dope, like it is, lowdown, numbers, poop, reality, scoop, score, story, whole story
    Antonyms: lies

Collocations

  • facts and figures

    داده‌ها و فرتورها، واقعیات و تصاویر (یا اعداد)

ارجاع به لغت facts

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «facts» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/facts

لغات نزدیک facts

پیشنهاد بهبود معانی