فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Twang

twæŋ twæŋ

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - intransitive adverb

صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از آن شنیده می‌شود، صدای زه، صدای تودماغی، صدای دنگ‌دنگ ایجاد کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The bow twanged and the arrow shot across.

(چله‌ی) کمان ترنگید و تیر رها شد.

Rahmat twanged away at his guitar.

رحمت به نواختن گیتار خود پرداخت.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

the twang of Kansas farmers

تو دماغی حرف زدن کشاورزان کانزاس

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد twang

  1. noun exaggerated nasality in speech (as in some regional dialects)
    Synonyms:
    nasality sound vibration resonance resound nasal twang

ارجاع به لغت twang

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «twang» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/twang

لغات نزدیک twang

پیشنهاد بهبود معانی