فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Nomenclature

ˈnoʊmənkleɪtʃər nəʊˈmeŋklətʃə

شکل جمع:

nomenclatures

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable formal

نام‌گذاری

The nomenclature of chemical compounds can be quite complex.

نام‌گذاری ترکیبات شیمیایی می‌تواند بسیار پیچیده باشد.

The nomenclature of elements in the periodic table is based on atomic number.

نام‌گذاری عناصر در جدول تناوبی براساس عدد اتمی است.

noun countable

نامگان (مجموعه‌ی نام‌ها و اصطلاحات یک رشته‌ی خاص)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

It is important to understand the nomenclature of musical notes in order to read sheet music.

درک نامگان نت‌های موسیقی برای خواندن نت مهم است.

The nomenclature of chemistry can be difficult to memorize.

به خاطر سپردن نامگان شیمی می‌تواند دشوار باشد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد nomenclature

  1. noun vocabulary
    Synonyms:
    terminology glossary phraseology locution classification taxonomy codification

ارجاع به لغت nomenclature

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «nomenclature» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/nomenclature

لغات نزدیک nomenclature

پیشنهاد بهبود معانی