Countersign

ˈkaʊnt̬ərsaɪn ˈkaʊntəsaɪn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun verb - transitive adverb
امضای ثانوی بر روی سند، جیرو، ظهر‌نویسی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد countersign

  1. noun A second confirming signature endorsing a document already signed
    Synonyms: password, watchword, countersignature, slogan, catchword, word, parole
  2. verb
    Synonyms: authorize, certify, confirm, corroborate, endorse, mark, seal, sign, signature

ارجاع به لغت countersign

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «countersign» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/countersign

لغات نزدیک countersign

پیشنهاد بهبود معانی