امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Countersign

ˈkaʊnt̬ərsaɪn ˈkaʊntəsaɪn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun verb - transitive adverb
امضای ثانوی بر روی سند، جیرو، ظهر‌نویسی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد countersign

  1. noun a second confirming signature endorsing a document already signed
    Synonyms:
    countersignature password word watchword parole catchword slogan
  1. verb
    Synonyms:
    sign authorize endorse confirm certify seal mark signature corroborate

ارجاع به لغت countersign

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «countersign» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/countersign

لغات نزدیک countersign

پیشنهاد بهبود معانی