امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Be In Hot Water

آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین می‌توان از get into hot water نیز استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

idiom
به دردسر افتادن، دچار گرفتاری شدن، توی هَچَل افتادن، در مخمصه بودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- He forgot to pay the bills, and now he’s in hot water..
- او فراموش کرده بود که قبض‌ها را بپردازد و اکنون به دردسر افتاده است.
- They always get into hot water when they ignore the safety rules.
- وقتی آن‌ها قوانین ایمنی را نادیده می‌گیرند، همیشه به دردسر می‌افتند.
- He was in hot water for not following the safety protocols at work.
- او به دلیل رعایت نکردن پروتکل‌های ایمنی در محل کار توی هچل افتاده بود.
- She knew she would be in hot water after missing the important meeting.
- او می‌دانست که پس‌از از دست دادن این جلسه‌ی مهم، دچار گرفتاری خواهد شد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد be in hot water

  1. idiom to be in or get into a difficult situation in which you are in danger of being criticized or punished; in trouble or facing negative consequences

ارجاع به لغت be in hot water

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «be in hot water» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/in-hot-water

لغات نزدیک be in hot water

پیشنهاد بهبود معانی