آب راکد، آب ساکن، آب غیرروان، مرداب
She enjoyed the calmness of the still water by the lake.
او از آرامش آب غیرروان کنار دریاچه لذت میبرد.
A frog jumped into the still water of the lake, causing ripples to spread.
قورباغهای به داخل آب راکد برکه پرید و باعث پخش شدن امواج شد.
He admired the beauty of the still water under the moonlight.
او زیبایی آب ساکن در زیر نور ماه را تحسین میکرد.
آب بدون گاز
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
When hiking, I always prefer still water.
هنگام پیادهروی، من همیشه آب بدون گاز را ترجیح میدهم.
She preferred still water over sparkling when dining out.
او هنگام صرف غذا در بیرون، آب بدون گاز را به گازدار ترجیح داد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «still water» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/still-water