فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Still Water

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

collocation noun

آب راکد، آب ساکن، آب غیرروان، مرداب

She enjoyed the calmness of the still water by the lake.

او از آرامش آب غیرروان کنار دریاچه لذت می‌برد.

A frog jumped into the still water of the lake, causing ripples to spread.

قورباغه‌ای به داخل آب راکد برکه پرید و باعث پخش شدن امواج شد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

He admired the beauty of the still water under the moonlight.

او زیبایی آب ساکن در زیر نور ماه را تحسین می‌کرد.

collocation noun

آب بدون گاز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

When hiking, I always prefer still water.

هنگام پیاده‌روی، من همیشه آب بدون گاز را ترجیح می‌دهم.

She preferred still water over sparkling when dining out.

او هنگام صرف غذا در بیرون، آب بدون گاز را به گازدار ترجیح داد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد still water

  1. noun a part of a stream where no current is visible
  1. noun water that is not carbonated

ارجاع به لغت still water

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «still water» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/still-water

لغات نزدیک still water

پیشنهاد بهبود معانی