آیکن بنر

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! همه‌شون در فست‌دیکشنری مرتب شدن

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! گرامر زمان‌ها در Fastdic

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Intervening

گذشته‌ی ساده:

intervened

شکل سوم:

intervened

سوم‌شخص مفرد:

intervenes

معنی intervening | جمله با intervening

adjective

(بین دو تاریخ و رویداد و فعالیت) بیان‌کننده‌یِ آنچه قبل و بعد رخ داده است

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

Little had changed in the intervening years.

در این سال‌ها تغییر چندانی رخ نداده بود.

It was a long time since my last visit to Berlin, and it had changed dramatically in the intervening period/years.

مدت‌ها از آخرین بازدیدم از برلین می‌گذشت و در این مدت به‌طور قابل توجهی تغییر کرده بود.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد intervening

  1. adjective intermediary
    Synonyms:
    middle intermediate interceding sandwiched

سوال‌های رایج intervening

گذشته‌ی ساده intervening چی میشه؟

گذشته‌ی ساده intervening در زبان انگلیسی intervened است.

شکل سوم intervening چی میشه؟

شکل سوم intervening در زبان انگلیسی intervened است.

سوم‌شخص مفرد intervening چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد intervening در زبان انگلیسی intervenes است.

ارجاع به لغت intervening

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «intervening» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/intervening

لغات نزدیک intervening

پیشنهاد بهبود معانی