آخرین به‌روزرسانی:

Intervenient

معنی

adjective noun

میان آیند، (آنچه که میان دو زمان یا رویداد یا محل قرار گیرد) جداگر، (آدم یا چیز) دخیل، میانجی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت intervenient

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «intervenient» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/intervenient

لغات نزدیک intervenient

پیشنهاد بهبود معانی