آخرین به‌روزرسانی:

Between

bɪˈtwiːn bɪˈtwiːn

معنی و نمونه‌جمله‌ها

plural adverb preposition A1

میان، در میان، مابین، در بین، در مقام مقایسه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

I stood between two trees.

بین دو درخت ایستادم.

between red and pink

بین قرمز و صورتی

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a treaty between two countries

قرارداد بین (فی‌مابین) دو کشور

The road runs between Ghom and Tehran.

راه بین قم و تهران قرار دارد (تهران را به قم وصل می‌کند).

between my "moon" to the firmament's moon...

میان ماه من تا ماه گردون ...

They divided the money between them.

پول را میان خود بخش کردند.

You must choose between money and love.

شما باید یا پول را انتخاب کنید یا عشق را.

Between them they lifted the stone.

به کمک هم سنگ را بلند کردند.

They had fifty dollars between them.

دو تایی پنجاه دلار داشتند.

Between work and studies she had no time left.

کار و مطالعه وقتی برایش باقی نمی‌گذاشت.

His parents are getting divorced and he is caught in between.

والدینش دارند طلاق می‌گیرند و او آن وسط گیر کرده است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد between

  1. adverb, preposition middle from two points
    Synonyms:
    in among mid amid within halfway medially in the middle betwixt separating inserted intervening in the midst of midway enclosed by surrounded by at intervals in the thick of tween amidst bounded by centrally located interpolated in the seam
    Antonyms:
    outside away from around separate away

Idioms

between ourselves (between you and me)

خودمانیم، اگر به کسی نگویی، بین خودمان باشد

read between the lines

معنی نهفته‌ی چیزی را دریافتن، معانی پنهان یا ژرف چیزی را درک کردن، فحوای کلام را دریافتن

ارجاع به لغت between

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «between» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/between

لغات نزدیک between

پیشنهاد بهبود معانی