معنی نهفتهی چیزی را دریافتن، معانی پنهان یا ژرف چیزی را درک کردن، فحوای کلام را دریافتن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Reading between the lines, I'd say he isn't happy with the situation.
میتونم حدس بزنم که اون از شرایط راضی نیست.
His apology was vague; I had to read between the lines to understand his real feelings.
عذرخواهی او مبهم بود؛ مجبور بودم در سخنانش عمیق شوم تا بلکه بتوانم احساسات واقعی او را درک کنم.
She smiled during the meeting, but if you read between the lines, you could sense her frustration.
او در حین جلسه لبخند زد، اما اگر خوب دقت کنی، میتوانی ببینی که در پس آن لبخند، نارضایتی نهفته است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «read between the lines» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/read-between-the-lines