بین بد و بدتر، در مخمصه، بین پتک و سندان، در وضعیتی بغرنج
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He was caught between a rock and a hard place, having to choose between his career and his family.
او در مخمصه گیر افتاده بود و مجبور بود که از بین کار و خانوادهاش یکی را انتخاب کند.
During the crisis, the manager was between a rock and a hard place, needing to cut costs while keeping the team motivated.
در طول بحران، مدیر در وضعیتی بغرنج گرفتار بود؛ از سویی باید هزینهها را کاهش میداد و از سویی دیگر باید انگیزهی تیم را حفظ میکرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «between a rock and a hard place» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/between-a-rock-and-a-hard-place